سلام بعد از مدتها اومدم .
فعلا بعد از این چند وقت که اومدم براتون دوتا عکس گذاشتم که از مجله روز های زند گی هست چند روز دیگه دست پر تر خواهم اومد که یکیش مصاحبه مجله روزهای زندگی هست با آقا مجید البته در سال 81 .
دوست دارم شما عزیزان با نظر دادن من رو در ایجاد یک وب خوب یاری کنید.
سلام به همه . در این وبلاگ قصد دارم به معرفی هنرمندان بپردازم . ایران لطفا با نظرات خود مرا یاری کنید......
مصاحبه مصاحبه مصاحبه مصاحبه ..............
مجیداخشابی: برای ماندگاری زمان لازم است
امسال باز هم کار زیبای او را در تیتراژ پایانی متهم گریخت شنیدیم .او سال ها بعنوان آهنگساز و نوازنده در آلبوم های زیادی کار کرد واینک علاوه بر هنر گذشته با صدایش در قلبها جا گرفته است .در ادامه گفتگوی ما با مجید اخشابی را بخوانید. - گفتگو را از آخرین کاری که از شما شنیدیم(تیتراژ پایانی متهم گریخت) آغاز میکنیم، از اینکار چقدر راضی هستید؟
اخشابی: خب اگر مطمئن نبودم که در نهایت ازاین کار راضی خواهم شد، چنین کاری رانمیخواندم، به نظرم آن نتیجهای که باید میدادو تاثیری که باید را، گذاشت و همانطور که مطلعهستید این کار، بازخوانی یک ترانه قدیمی هندیبود که باز سازی شده، از کودکی به این ترانهعلاقه داشتم و همیشه در این فکر بودم که درجایی مناسب آن را بخوانم که بههرحال قرعه بهنام متهم گریخت زده شد.
-چطور شد با این سریال همکاری کردید؟
اخشابی: بر اساس همکاری که سال گذشته بااین مجموعه در سریال (خانه به دوش) داشتم.
- عدهای معتقدند در این کار صدا و ترانهخوب بود، اما ملودی زیاد دلچسب نبود و به کارنمیآمد؟
اخشابی: به عقیده من ملودی این کار خیلیغنی است و شاید از بهترین ملودیها و یا الحانهندی باشد که معمولا به ذائقه ایرانیان خوشمیآید.
- در خصوص تیتراژ آغاز این سریال که باصدای امیر حسین مدرس خوانده شد چه نظریدارید؟
اخشابی: هیچ نظری ندارم.
- معیاری که برای ارائه کارهایتان داریدچیست؟
اخشابی: خوب معمولا قبل از انتشار براساستجربه و سلیقه خودم و پس از آن، مردم بهترینمعیار هستند.
- پس شما فهم عام را قبول داشته و ملاکقرار میدهید؟
اخشابی: بله، بدیهی است مصرف کنندگان اثر وافرادی که از کار استفاده میبرند دارای اهمیتهستند. مسلما پرفسوری که در دانشگاههای معتبرموسیقی درس میدهد، ملاک و معیار من نخواهدبود چون کار را برای مصرف میسازم. اما اگر قرارباشد اثری را برای ارکستر سمفونی و یا دانشگاههاو یا فلان فستیوال بسازم ملاک و معیار فرق خواهدکرد.
- به نظرتان این فهم عام ملاک معتبری است؟
اخشابی: به این نتیجه رسیدهام که مردم دردراز مدت اشتباه نخواهند کرد.
- پس با این اوصاف بهطور مداوم نیاز بهآزمون و خطا است؟
اخشابی: ما همه از شیوه آزمون و خطا درزندگی استفاده میکنیم، خیلی از مسائلآموختنی نیست و ممکن است در زمانی، یکموسیقی و یا یک صدا را شنیده و از آن لذت ببریداما وقتی کارشناسانه نگاه میکنید متوجه خواهیدشد که این کار قابل دلبستگی نیست. در حقیقتهنگامیکه در پذیرش یک اثر از طرف مصرفکننده استمرار وجود داشته باشد، آن موقع اثرقابل توجه خواهد بود.
- فکر میکنید عوام میتوانند شما را در رشدو تعالی یاری کنند؟
اخشابی: من همیشه سلیقهام را با سلیقه مردمجمع میزنم با مردم، از سلیقه مردم کم نمیکنم،بلکه به سلیقه خودم چیزهایی را میافزایم که فکرمیکنم مردم دوست دارند، سابقه، تجربیات وتحصیلاتی که در این بیست و پنج سال به دستآوردم را فراموش نکرده و زیر پا نمیگذارم و بهمیل سلیقهای که ممکن است در یک مقطع زمانیکوتاه باب باشد رفتار کنم بلکه در همان مبنایتجربیات آثاری را میسازم که مصرف کننده هم بهآن توجه کند و از آن استفاده کند، تمام تلاش مناین است به خصوص در رادیو، تلویزیون کهمخاطب عام دارد که تمام سلایق را تا حدودیقانع کنم و رضایتشان را جلب نمایم.
- به نظرتان موسیقی یک هنر انتزاعی است یاملموس و واقعی؟
اخشابی: در حقیقت فکر میکنم بسیار انتزاعیاست و دارای یک فرمول که بتوان آن را یادگرفت و جواب در آن مستتر باشد نیست و با کشفو شهود و سعی و خطا میشود به نتیجه رسید و اینمشکل همه موزیسین هاست که آنچه را که تجربهکردند تنها برای یکبار به درد خواهد خورد وهمیشه باید یاد بگیرند تا بتوانند ارائه کنند و اینشگفتی هنر موسیقی است. جایی کار دشوارمیشود که زمانی شما به رکورد و کیفیت در ارائهیک اثر میرسید اما مردم دوباره همان اثر را ازشما نمیپذیرند حتی از افراد دیگر هم به سختیمیپذیرند به این ترتیب همیشه باید در تغییر وتکاپو باشی تا البته مقصود سطح سلیقه خوب مردماست، شاید تا چند سال پیش موزیسینها سلیقهمردم را خیلی نازل میدانستند و فکر میکردنداثری که مردمی و کوچه بازاری باشد خیلی بداست اما من این اعتقاد را ندارم و معتقدم سطحسلیقه مردم خیلی پایین نیست البته متفاوت، متغیراست و با دامنه گستردهای دارد اما میتواند بهسلیقه خیلی عالی هم ختم شود اما امروز عموماسطح سلیقه مردم خوب شده، مردم ما شنیدنموسیقی را یاد میگیرند، با جدیتر شدن موسیقیدر جامعه.
- به نظر شما چیزی به نام موسیقی مبتذلداریم؟
اخشابی: من فکر میکنم چنین چیزی نیست،کار برد این کلمه یا منسوخ شده یا باید منسوخشود. موسیقی ضعیف داریم اما موسیقی که ابتذالبه همراه داشته باشد نداریم، خود موسیقی رامقدستر از این حرفها میدانم، خود جنس وآلات موسیقی ذاتا ابتذالپذیر نیستند.
وقتی موسیقی به کلام دم دستی و ارزان همراهشود شاید اثر بد به همراه داشته باشد، من اینصحبت را نزد یکی از مدیران تصمیم گیرنده درموسیقی کردم و ایشان هم پذیرفتند گفتم:موسیقی باید با صحنه سازگار باشد، همه معتقدندموسیقی کوچه بازاری قدیمی، موسیقی بدیبوده، اما وقتی در یک فیلمی تاریخ زمانهایقدیم از گرامافون چنین موسیقی پخش میشودهمه لذت میبریم میگوییم موسیقی نشسته بهتصویر.
- به چه سازی علاقه دارید؟
اخشابی: از کودکی صدای سنتور من را مسحورمیکرد، کاری نداشتم غمگین میزنند یا شاد،جنس صدای سنتور برایم دوست داشتنی بود،بعدها که این صدا به حافظه من سپرده شد قیاسبه وجود آمد.
_ الان چطور؟
اخشابی: هنوز هم جنس صدای سنتور رادوست دارم ولی قطعا به محتوا دقت میکنم،ممکن صدای نواختن سنتور یک نوازنده را بشنومو بدم هم بیاید.
- سازهایی که شما دوست دارید (سه تار وسنتور) با نوع موسیقی که کار میکنید در تضادنیستند؟
اخشابی: آهنگ بنده نواز چه تضادی با سه تارداشت در صورتیکه تمام ابیاتش از آواهایایرانی استفاده شده بود. ممکن است شما سه تاررا تنها در آوازها و موسیقی سنتی شنیده باشید، امامن استفادهای که خودم دوست داشتم را از سهتار بردم.
- اثر جاوید در ذهنتان کدام است؟
اخشابی: اثری که ذهن و هوش مرا تسخیرکرده باشد، به طور مثال آهنگ (تنها ماندم) استادبنان برای اولین باری که شنیدم وجودم را گرفتهم جنس صدا، هم ملودی، هم شعر و هم حساجرا، هنوز هم این آهنگ را میشنوم لذتمیبرم یک بخشی با خاطرات آن زمان و یکبخشی هم لذتی که نقدا دریافت میکنم.
- چرا هنوز مجردید؟
اخشابی: با وجود حضورم در عالم هنرنمیتوانم تشکیل زندگی هنری دهم.
- پس معتقدید زندگی هنری با زندگی تاهلیناسازگار است؟
اخشابی: کمی، بله.
- مگر شما دکارت هستید، ایشان هم معتقدبودند که نمیشود جمع بست بین زندگی فلسفی،هنری با زندگی مشترک؟
اخشابی: من نمیدانستم دکارت چنین حرفیرا زده، اما شاید اینگونه نتیجه دهد که زندگیتخصصی با زندگی عمومی کمی فرق میکند.
- یعنی برای همیشه؟
اخشابی: تا مادامی که مشتاقانه شخص راهشدر عالم هنری را دنبال میکند و وقتی برایشباقی نمیماند.
- ما بالاخره نفهمیدیم شما چه زمانیمیخواهید تشکیل زندگی مشترک دهید؟
اخشابی: مشخص نیست، اگر میدانستم کهصریح جوابتان را میدادم. تقدیر یک بخشماجراست و خواسته ما طرف دیگر ماجرا.
- تا به حال عاشق شدید؟
اخشابی: من تمایلی به جواب دادن اینگونهسوالها ندارم.
- معمولا هنرمندان انسانهای ساده وصادقی هستند؟
اخشابی: خب، هر کسی تجربیات خاص خودرا دارد و بر همان اساس دیدگاهش متفاوتخواهد بود.
- کار بعدی کی وارد بازار میشود؟
اخشابی: کارهای زیادی را در سر دارم که بهامید خدا انجام دهم، یکی از آنها آلبومی است کهزودی وارد بازار خواهد شد، محتوی ده قطعهاست با آثار متنوع که دقیقههای مختلف را شاملمیشود و امیدوارم با عنایت خدا مورد پسند واقعشود.
- به چه نامی؟
اخشابی: هنوز انتخاب نشده ولی احتمال داردنام (پریزاد) برای آن انتخاب شود.
- اشعار از آقای معلم است؟
اخشابی: اصولا، بله.
-تا کی آقای معلم و چرا ایشان؟
اخشابی: تا زمانی که این همکاری موجب بروزاثری شود که مردم بپسندند.